دو کیلو زردآلو!
طرف می گفت:
رفته بودم میوه فروشى آقای مسنی که از دستهای پینه بسته اش به نظر می آمد کارگراست یک کیسه پر از زردآلوی درشت و مرغوب روی ترازو گذاشته بود.
فروشنده گفت: 27500 تومن، پیرمرد که به نظر می رسید شوکه شده پرسید: مگه چند کیلو هست؟ فروشنده گفت: یه کم از دو کیلو بیشتر، پیرمرد با دهانی که از تعجب باز مانده بود پرسید مگه کیلو چنده؟ و فروشنده جواب داد: 12500 تومن؟؟؟!!! بیچاره پیرمرد با خجالت گفت: من فکر کردم کیلویی 1250 تومن هست! نه آقا نمی خوام و کیسه رو همانجا گذاشت و رفت.
فروشنده با پوزخند به شاگردش گفت: بیا این زردآلوی 1250 تومنی رو بریز سر جاش! و شلیک قهقهه ی هر دو به آسمان رفت، بعدش برگشت با قیافه ای حق به جانب به من گفت: عجب دیوونه هایی پیدا میشوند!
به فروشنده جواب دادم : به گمانم دیوونه نبود. احتمالا سالهاست میوه ی نوبرانه ی تابستون نخریده و نمی دونه قیمت این میوه ها حدوداً چقدره. شاید هم فکر کرده شما حراج کردید و اون خیلی خوش شانس بوده که می تونه یک بار از این میوه ها برای خانواده اش ببره... چیزهایی که لازم داشتم خریدم و از میوه فروشی بیرون آمدم. دلم به درد آمده بود. افکار مختلفی ناگهان به ذهنم هجوم آوردند و من مانده بودم به کدام یکی فکر کنم. به یاد هرم "آبراهام مازلو" افتادم که چطور عزت و کرامت انسان ها در گرو نیازهای اولیه و مادی آن ها قرار دارد. ازهرکس میپرسی چرا روزه میگیری همان جواب نخ نمای همیشگی را می دهد، برای همدردی با ضعفا و گرسنگان! کدام مستمند، کدام کودک خیابانی، کدام زن بی پناه صبح بیدار می شود، پای سفره ای هفتاد رنگ می نشیند و تا خرخره میخورد و بعد تا غروب در خنکای کولر می خوابد و هنگام افطار باز بساط غذای رنگارنگ پهن میکند؟؟؟ گرسنگی کشیدن من و تو کدام گرسنه را سیر می کند؟ دروغ نگفتن و فرو نبردن گرد و خاک غلیظ به حلق، کدام بچه یتیم را لباس می پوشاند؟؟؟ كاش امسال ماه رمضان مردم كشورم بجاى مومن تر شدن "مهربان تر" شوند، و بيشتر به نيازمندان كمك كنند، كاش مردم كشورم بدانند، دستانی که کمک می کنند پاک ترند از لبهایی که دعا میکنند
گفتم رفیق
ای کاش به جای این همه غصه خوردن و گیردادن به روزه داران نیم کیلو میوه می خریدی می دادی اون پیرمرد می برد خونش
ای کاش می دونستی که قرار نیست تا مردم روزه گرفتن فقر ریشه کن بشه بلکه روزه دل مردم رو سر رحم می آره که به فقرا هم کمک کنند
ای کاش میدونستی همه روزه داران سر سفره هفتاد رنگ نمی نشینند آنهایی هم که می نشینند اولا اسلام این کارشان را تایید نمی کند و ثانیا سر سفره هفتاد رنگ نشستن آنها به روزه ربطی ندارد بلکه در غیر ماه رمضان هم سفره آنها رنگیست که این هم تقصیر اسلام نیست
ای کاش میدونستی که همه روزه داران زیرکولر نمی خوابند بلکه اکثر آنها از صبح تا شب کار می کنند
ای کاش به جای هرم مادی "آبراهام مازلو" یه کم روایات اهلبیت رو میدیدی که درباره عزت فقرا چی گفتن
ای کاش عزت قائل شدن به فقیر رو از امام حسین علیه السلام یاد می گرفتی که وقتی فقیر اومد دم در خونش و امام کیسه ای پر از سکه به او داد حتی به چهره فقیر نگاه نکرد که فقیر شرمنده نشود
ای کاش می دونستی که در ماه رمضان کمک مردم به فقرا بیشتر از ماه های دیگست
ای کاش می دونستی که اسلام به تمام مسلمانان واجب کرده است که آخر ماه رمضان زکات فطره بدهند که مال فقراست
ای کاش میدونستی که افطاری دادن به فقرا در اسلام چقدر تاکید شده است
ای کاش میدونستی که اسلام صدقه دادن در ماه رمضان را از برترین اعمال می داند
و در آخر هم بگویم اگر یک روزه دار بجای تو بود به امام اول خود اقتدا می کرد (که سه روز خانوادگی روزه گرفتن ولی افطاریشان را به یتیم و فقیرو اسیر دادند) و حتی اگر شده بود خودش میوه نخرد , نمی خرید ولی مقداری برای پیرمرد داستان تو میوه می خرید
حالا شما بگو شماهایی که روزه نگرفتید مهربان تر شدید؟
اگر شدید چرا برای پیرمرد میوه نخریدی ؟
من نمی دونم روزه گرفتن ملت شما رو چرا اذیت میکنه ؟
آداب ازدواج و فرزندآوری
آداب ازدواج و فرزندآوری
پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: «با زنانى كه چشمشان نيلگون است ازدواج كنيد كه در آنان بركت است».
و امير المؤمنين عليه السلام فرمود: «با زنانى كه رنگشان گندمگون بوده و قسمت پايين بدنشان بزرگ و قدشان متوسط است ازدواج كنيد، كه اگر آنها را نخواستيد مهريه آنان بر من است».
و هر گاه رسول خدا مىخواست با كسى ازدواج كند يك زن مىفرستاد تا او را ببيند و به او مىفرمود: «گردن او را بو كن اگر بوى آن خوب بود معلوم مىشود اخلاق و آداب و رسوم او نيز خوب است و اگر اندام زنانگى او چاق بود دوشيزگى او نيز خوب است».
و ازدواج با دوشيزگان مستحب است، آنان دهانشان خوشبوتر و بوى بد را از خود دوركننده و اخلاقشان بهترين اخلاق است و زودتر بچهدار مىشوند.
از ازدواج با كسى كه اصالت خانوادگى ندارد پرهيز كن، اينان سبزى بر مزبلهاند كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله از ازدواج با آنان نهى كرده است.
و زنان ديندار و با پدر و مادر خوب را براى ازدواج انتخاب كن.
با زنانى كه اعتقاداتشان خوب نيست به جهت زيبايى يا ثروت آنان، ازدواج نكن. و اگر كسى ديندار و با اصالت خانوادگى بود تنگدستى مانع از ازدواج با او نگردد، زيرا خداى متعال فرموده است: «اگر تنگدست باشند خداوند از فضل خود آنان را بىنياز مىكند».
از ازدواج با زنان نازا- هر چند زيبا و خوش منظر باشند- پرهيز كن، و زنى كه فرزند مىآورد انتخاب كن هر چند ظاهر او زشت باشد.ازدواج با زنان سياه پوست مكروه است مگر زنان نوبيه (نزديك منطقه اسوان مصر).
از ازدواج در روز آخر ماه و هر گاه قمر در برج عقرب است پرهيز كن، و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه «هر كس هنگام قمر در عقرب ازدواج كند خوبى نخواهد ديد».
هنگام زفاف مستحب است مؤمنان را دعوت كرده و يك يا دو روز وليمه بدهند. و بهتر است كه عقد و زفاف شب هنگام باشد ولى غذا دادن در روز باشد.
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «تنها در پنج چيز وليمه است:
ازدواج، تولد فرزند، ختنه، خانه خريدن، برگشت از سفر مكه».
شب عروسى وقتى عروس به خانه رسيد بايد با وضو بوده و به او بگو دو ركعت نماز بخواند. و وقتى عروس بر شما وارد شد در حالى كه با وضو هستى دو ركعت نماز بخوان و پس از آن دو ركعت، اين دعا را بخوان:
«اللّهمَّ ارزُقنِي إلفَها و وُدَّها و رِضاها».
«خداوندا، الفت و دوستى و خشنودى او را روزى من گردان».
و وقتى همسر بر شما وارد شد روبروى قبله جلوى سر او را گرفته و اين دعا را بخوان:
«اللّهمّ عَلى كتابِكَ تزوّجتَها و في أمانتك أخذتها و بكلماتك استحللت فرجها فإن قضيت لي منها ولدا فاجعله مباركا سويّا، و لا تجعلللشّيطان فيه شركا و لا نصيبا».
«خداوندا، مطابق كتاب تو او را تزويج نمودم و به عنوان امانت تو او را گرفتم، و با كلمات تو اندام او را بر خود حلال نمودم، پس اگر از اين زن فرزندى بر من قرار دادى او را فرزندى سالم و مبارك قرار ده و براى شيطان در او سهم و نصيبى نباشد».
وقتى عروس وارد شده و نشست كفش را از پاى او بيرون آورده و پاهايش را آب ريخته و آن آب را از درب منزل تا بالاى منزل بپاش. اگر اين عمل را انجام دادى خداوند هفتاد نوع تنگدستى را از منزل تو بيرون و هفتاد نوع بركت را وارد بر تو مىنمايد. و تا هنگامى كه عروس در اين منزل است از جنون و خوره و پيسى محفوظ مىباشد.
در هفته اول عروس را از خوردن ماست و خيار «1» و سركه و سيب ترش بازدار، زيرا اينها باعث نازايى مىشوند. توضيح آنكه: هر گاه زن در ايام عادت خود سركه خورد پاك نخواهد شد، و خيار ايام عادت را تشديد نموده و بچه دار شدن را بر او سخت مىكند. و سيب ترش از عادت او جلوگيرى مىكند و سبب مريضى او مىگردد.
از همبستر شدن در اول و وسط و آخر ماه پرهيز كن كه جنون و خوره و پيسى به سراغ او و فرزندش نيايد، بله در ابتداى ماه مبارك رمضانمستحب است.
هنگام ظهر همبستر نشويد كه اگر فرزندى پديد آيد لوچ گردد. در آن هنگام حرف نزن كه باعث لال شدن فرزند مىشود.
وقت همبستر شدن، به شرمگاه همسرت نگاه نكرده بلكه چشمانت را ببند، كه اين نگاه باعث نابينا شدن فرزند است.
با ميل به زن ديگر با همسر خود همبستر مشو كه باعث خنثى شدن يا دختر ديوانه شدن فرزند است.
هنگام همبستر شدن حتما هر كدام دستمالى جداگانه داشته باشند، و از استعمال يك دستمال بپرهيز كه موجب اختلاط دو شهوت شده و دشمنى بين زن و شوهر را بدنبال دارد.
ايستاده نزديكى نشود كه كار حيوانات است و اگر فرزندى پديد آيد فرزندى خواهد بود كه در بستر خود ادرار نمايد.
در مواقع و مكانهاى زير از همبستر شدن پرهيز كن:
شب عيد قربان، كه اگر فرزندى پديد آيد يك انگشت كم يا زياد خواهد داشت.
زير درخت ميوه، كه فرزند جانى و مزدور گردد.
در برابر خورشيد مگر آنكه پردهاى شما را بپوشاند و گر نه فرزند تا موقع مرگ خود در سختى و فقر باشد.
بين اذان و اقامه، كه فرزند حريص بر خون ريختن نباشد.
نيمه شعبان، كه زشتى در چهره خود نداشته باشد.
در روز آخر شعبان، كه فرزندگيرنده ماليات و كمك كار ستمگران شود و هلاكت گروه زيادى از مردم بدست او باشد.
بر پشت بام، كه فرزند رياكار و دو چهره و بدعتگزار گردد.
هنگامى كه زن حامله است، مگر آنكه با وضو باشى تا فرزند كور كوردل و تنگ دست نباشد.
شبى كه مىخواهى به مسافرت روى، كه فرزند ثروت خود را بنا حق مصرف كند.
سفرهايى كه سه شبانهروز طول مىكشند، كه فرزند يار هر ستمگرى مىشود.
شب ماه گرفتگى.
روز خورشيد گرفتگى.
بين غروب خورشيد تا از بين رفتن شفق.
وقت وزيدن بادهاى سياه و قرمز و زرد.
هنگام زلزله.
امام باقر عليه السلام فرمود: «به خدا سوگند هر كس در يكى از ساعتهاى ذكر شده همبستر شود و فرزندى از او پديد آيد اگر اين حديث را شنيده باشد، چيزى را مىبيند كه خوشايند او نيست».
هنگامى كه برهنه.
روبروى قبله يا پشت به آن.
در كشتى.
وقتى كه جنب هستى، مگر آنكه غسل نمايى و گر نه اگر فرزندت ديوانه بود جز خودت را سرزنش نكن.
ايام عادت زن و گر نه اگر فرزند خوره يا پيسى گرفت جز خودت را ملامت نكن.
در خانهاى كه غير از شما كسى وجود دارد- اعم از بچه يا غير آن.
الآداب الدينية للخزانة المعينية - ص : 291 شيخ طبرسى- مترجم :احمد عابدى، زائر، قم، 1380 .
تدابیر طب سنتی در ماه مبارک رمضان
👈1-کسانی که با گرفتن روزه دچار معده درد می شوند موقع سحر مقداری ترنجبین و خاکشیر مخلوط کنند و بخورند و موقع افطار یک لیوان عرق نعناع با نبات یا عسل میل کنند
👈2-سعی کنید یک ساعت بعد از سحری بخوابید و بلافاصله بعد از خوردن سحری نخوابید
👈3-دیابتی ها اصولا مشکلی برای روزه داری ندارند ولی کسانی که مشکل کلیوی دارند با مجوز پزشک روزه بگیرند
👈4-سعی کنید حتما در وعده سحری از خورشت استفاده کنید مثل خورشت کدو و یا خورشت الو یا خورشت بامیه
👈5-در وعده سحری به هیچ وجه ماهی نخورید
👈6-اگر می خواهید دهانتان کمتر طی روزه داری بو بگیرد دهان خود را بعد از مسواک موقع سحر دهان خودرا با اب ونمک بشویید
👈7-در وعده افطار سعی کنید افطار را با خرما و یک استکان گلاب گرم شده باز کنید
👈8-برای افراد لاغر وعده سحری واجب هست و باید حتما خورده شود
👈9-نان و پنیر و سبزی در راس افطار نباشد برای معده مضر است بهتر است افطار را با سوپ یا فرنی گرم یا حلوای ارد گندم بخورید
👈10-سعی کنید از زولبیا بامیه که از شیرینی جات مصنوعی درست شده اند استفاده نکنید
👈11-افراد روزه داری که کلیه اشان زمینه سنگ سازی دارد باید موقع سحر یک استکان عرق خارشتر بخورند
👈12-در وعده سحری به هیچ وجه ماست نخورید
👈13-سعی کنید حداقل در این ماه از روغن کنجد و زیتون استفاده کنید.
: آب گرم موقع افطار
۱ ) کبد را شستشو می دهد
۲) دهان را خوشبو می سازد
۳) دندانها را محکم میکند
۴) باعث تقویت چشم میگردد
۵) معده را شستشو میدهد
۶) آرام کننده رگهای به هیجان آمده است
۷) صفرا را می برد
۸) بلغم را برطرف می کند
۹) حرارت معده را فرو می نشاند
۰۱) دردسر را آرامش می بخشد.
یک عمر التماس بی فائده!!!
یک عمر التماس بی فائده!!!
خیلی از ماها خیال می کنیم خیلی از حرف هایی که می زنیم نمی تونه چندان تاثیری تو زندگی مون داشته باشه؛ یعنی گفتن و نگفتنشان یکیه. واسه همین خیلی راحت در مورد همه چی، هرجا و هر جور دلمون بخواد نظر بدیم . حالا فرق نداره تیر حرفمون به کی بخوره ! حتی ممکنه حواسمون نباشه این تیر بره سمت خدا! خب از قدیم هم که گفتند چوب خدا صدا نداره. وقتی چوب خدا رو می خوریم اون وقت می گردیم دنبال مقصر .اگه خدا لطفی کنه شاید متوجه بشیم از کجا داریم می خوریم . شاید هیچ وقت هم نفهمیم و شاید هم بدونیم و کاری از دستمون بر نیاد جز افسوس . ممکنه بگید خب مگه میشه؟ میخوام یکی از چوبِ خدا خورده های دنیا رو براتون معرفی کنم تا بدونید هم یه حرف می تونه چقدر اثر داشته باشه و هم چه بلایی سر آدم بیاره؟!
اگه آیات 75 تا 77 سوره توبه و سبب نزول (1) این آیات رو بخونید متوجه قضیه میشید ...
شخصی به نام ثعلبة بن حاطب انصارى نزد پيغمبر (ص) آمدو گفت يا رسول اللّه (ص) دعا كن خدا مرا توانگر كند. پيغمبر (ص) فرمود: واى بر تو اى ثعلبه، مال كم كه بتوانى سپاسش را به جاى آرى به از ثروت هنگفت كه شكر آن نگزارى. و باز فرمود: آيا دوست ندارى كه مثل پيغمبر (ص) خدا باشى؟ سوگند به آنكه جانم در دست اوست اگر بخواهم از اين كوهها طلا و نقره براى من سرازير بشود، مىشود [و نمىخواهم]. ثعلبه گفت ترا سوگند به آنكه ترا به حق برانگيخت كه اگر دعا كنى خدا مرا توانگر سازد حق ذيحق را مىپردازم. پيغمبر (ص) دعا فرمود كه خدا ثعلبه را ثروتى نصيب كن. پس ثعلبه چند گوسفند تهيه كرد، و آن گوسفندان مثل كرم شروع به زاد و ولد كردند به طورى كه در شهر نتوانست بماند و به درهاى در اطراف مدينه رفت و فقط نماز ظهر و عصر را در جماعت حاضر مىشد و نمازهاى ديگر را به جماعت نمىرسيد، و باز گوسفندانش مثل كرم افزوده شدند تا نماز جمعه را نيز ترك كرد. روزى پيغمبر (ص) پرسيد ثعلبه چه كرد و چه مىكند؟ گفتند گوسفند دارى مىكند و از شهر بيرون رفته، و داستانش باز نمودند. حضرت سه بار فرمود: واى بر ثعلبه بيچاره ثعلبه، آه از ثعلبه! و آيه نازل شد كه «از اموالشان زكات بگير، و تو با اين كار پاك و تزكيهشان مىكنى» (برائه 103) و موارد وجوب زكات معلوم گرديد. پيغمبر (ص) دو تن را يكى از جهينه و يكى از بنى سليم به كار جمع آورى زكات گماشت و نوشته و دستور عمل داد و فرمود به سراغ ثعلبه و فلان مرد از بنى سليم برويد و زكات از آن دو بگيريد. آنها راه افتادند و نزد ثعلبه رفتند و فرمان پيغمبر (ص) بر او خواندند، گفت: اين جِزيه(2) و مانند جِزيه است، من كه چيزى نمىفهمم، حالا برويد كارتان را انجام بدهيد و برگرديد. آن دو به سراغ مرد سلمى رفتند. او بهترين شترانش را براى زكات جدا كرد و به استقبال دو مأمور آمد. وقتى چنان ديدند گفتند: واجب نيست از بهترين شترانت بدهى، و ما قصد نداشتيم اينها را برگزينيم.
آن مرد گفت: من به طيب خاطر مىدهم و مال از آن من است بگيريد. آن دو پس از فراغت از كار سلمى نزد ثعلبه برگشتند گفت: فرمان را نشان بدهيد، سپس گفت اين مثل جزيه است، برويد تا فكر بكنم. آن دو نزد پيغمبر (ص) بازگشتند و پيش از آنكه سخنى بگويند پيغمبر (ص) فرمود: واى بر ثعلبه و خدا سلمى را بركت دهد. آنگاه داستان سلمى و ثعلبه باز گفتند و آيات 75- 77 برائة بدين مناسبت نازل گرديد. يكى از خويشان ثعلبه آنجا بود و آيات را شنيد، نزد ثعلبه رفت و گفت واى بر تو، دربارهات اين آيات نازل شده. ثعلبه به خدمت پيغمبر (ص) آمده خواهش كرد كه از وى زكات بپذيرد.
پيغمبر (ص) فرمود: خدا مرا منع كرده است كه از تو چيزى بپذيرم. ثعلبه خاك بر سر ريخت. پيغمبر (ص) فرمود: اين نتيجه عمل توست كه توصيه مرا اطاعت نكردى. ثعلبه به منزل خويش باز گشت و پيغمبر (ص) تا هنگام رحلت از او زكات نپذيرفت تا آنكه ابو بكر خليفه شد. ثعلبه به ابو بكر گفت: مقام مرا ميان انصار و منزلت مرا نزد پيغمبر (ص) مىدانى. زكات را از من قبول كن. ابو بكر پاسخ داد چيزى كه رسول اللّه (ص) نپذيرفته من قبول كنم؟ ابو بكر درگذشت و عمر به جايش نشست. ثعلبه نزد او آمده گفت يا امير المؤمنين زكات از من بگير عمر گفت رسول اللّه (ص) و ابو بكر قبول نكردند، من چگونه بپذيرم. سپس عثمان خليفه شد و او نيز از ثعلبه زكات نپذيرفت و در دوران خلافت عثمان ثعلبه مرد.(3)(4)
ببینید ذلت و خواری به کجا می رسد که ابوبکر و عمر و عثمان هم!! آدم حسابش نمی کنند!! حالا برید یه نگاه دیگه با دقت بیشتر به آیاتی که گفتم بندازید شاید شما چیزای بیشتری بفهمید و به ما بگید.
پی نوشتها:
- سبب نزول : حادثه یا امری که به جهت آن آیه ای نازل می شود که حکم آن را بیان کند.
- جزیه مالی است که یهودیانی که در تحت حکومت اسلامی با مسالمت و بدون فتنه انگیزی زندگی می کنند به حاکم اسلامی بابت برخورداری از امنیت و خدمات حکومت اسلامی پرداخت می کنند.
- منبع مورد استفاده: ذكاوتى قراگزلو، عليرضا، اسباب النزول، نشر نى، تهران، 1383.
- سند روایت:ورام ابن ابی فراس، مجموعة ورام(تنبيه الخواطر)، ج2، ص 284.
مناجات شعبانیه بخش اول
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِینا لَکَ مُتَضَرِّعا إِلَیْکَ رَاجِیا لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَى آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی.
خدایا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و شنواى دعایم باش آنگاه که مىخوانمت،و صدایم را بشنو گاهى که صدایت میکنم، و به من توجّه کن هنگامىکه با تو مناجات مىنمایم،همانا به سوى تو گریختم،و در حال درماندگى و زارى در برابرت ایستادم، پاداشى را که نزد توست امیدوارم،آنچه را که در درون دارم مىدانى،بر حاجتم خبر دارى،نهانم را مىشناسى،کار بازگشت به آخرت و خانه ابدىام بر تو پوشیده نیست،و آنچه که مىخخواهم به زبان آرم،و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آنچه را که براى عاقبتم امید دارم،بر تو پنهان نیست،همانا آنچه تقدیر نمودهاى بر من اى آقاى من در آنچه که تا پایان عمر بر من فرود مىآید از نهان و آشکارم جارى شده است،و تنها به دست توست نه به دست غیر تو فزونى و کاستىام و سود و زیانم،خدایا!اگر محرومم کنى پس کیست آنکه به من روزى دهد؟و اگر خوارمسازى پس کیست آنکه به من یارى رساند،
جایگاه مناجات شعبانیه
شهید مطهری نیز در توصیف این مناجات چنین میگوید:
«دعايى است در سطح ائمه، يعنی خيلی سطحِ بالاست. انسان وقتی اين دعا را میخواند، میفهمد كه اصلًا روح نيايش در اسلام يعنی چه. در آنجا جز عرفان و محبت و عشق به خدا، جز انقطاع از غير خدا (نمیدانم چه تعبير بكنم) و خلاصه جز سراسر معنويت، چيز ديگری نيست، و حتی تعبيراتی است كه براى ما تصورش هم خيلی مشكل است ... تصور اين معانى هم براى ما دشوار است.»(
سلام