سیمای صداقت در سیره سیاسی پیامبر (ص) از نگاه قرآن کریم- 4

نویسنده : حسین اکبری*

مبانی صداقت در سیاست اسلامی

3.توجه به کرامت انسان

 اصل کرامت انسانی از اصول اسلام و مورد تأکید آیات و روایات زیادی است. تکریم انسان و شخصیت دادن به او اولین بار در آغاز خلقت انسان به وسیله باری تعالی انجام گرفت؛‌آنجا که به ملایکه دستور داد تا به انسان سجده کنند و او را اشرف مخلوقات برشمرد. خداوند علاوه بر ارسال فرستادگانی از جنس خودِ‌ انسان برای راهنمایی وی، عقل و تدبیر را نیز در نهاد او به ودیعه گذاشت تا بر دیگر مخلوقات پیشی گرفته و شرافت خویش را بر دیگران نمودار سازد. خداوند در این خصوص می‌فرماید:

«وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً»(اسراء /70)

و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتین و آنانرا در خشکی و دریا[بر مرکب‌ها] برنشاندیم و از چیزهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از آفریده‌های خویش برتری آشکار دادیم.

مقصود از تكريم اختصاص دادن به عنايت و شرافت دادن به خصوصيتى است كه در ديگران نباشد. انسان در ميان ساير موجودات عالم خصوصيتى دارد كه در ديگران نيست، و آن داشتن نعمت عقل است،.(طباطبایی،  1417ق ، ج‏13، ص: 15)

به دنبال تکریم انسان توسط خداوند، نوبت به خود انسانها می رسد که بنای روابط خود را بر تکربم همدیگر قرار دهند به همین جهت  قرآن کریم اصل اوّلي در معاشرت‏ها و تعاملات اجتماعي را بر تکریم افراد قرار داده و می فرماید: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» البقرة : 83 و به مردمان سخن نيك گوييد.

این آیه بیانگر يك اصل انساني صرف است و مبنا را بر كرامت انساني قرار مي‏دهد و بر تعاون و تعاطف بين مردم تأكيد دارد و آنان را از آنچه سبب برانگيخته شدن كراهت و نفرت است دور مي‏سازد و با اين اصل ثابت مي‏شود كه اسلام تنها به اعتقاد و عبادت اكتفا نمي‏كند، بلكه به انسانيت و كرامت انسان‏ها نيز توجه تام دارد و راه‏هاي رسيدن به زندگي پرثمر را به آنان نشان مي‏دهد؛

نقش حُسن خلق در اداره جامعه به قدري است كه به رسول مكرّم‏صلي الله عليه و آله و سلم ن خطاب مي‏شود: ﴿فبما رحمةٍ من الله لِنْتَ لهم ولوكنت فَظّاً غليظ القلبِ لانْفضّوا من حوْلك﴾[ سوره آل‏عمران، آيه 159]؛ به بركت رحمت الهي در برابر مردم نرم و مهربان شدي! و اگر خشن و سنگدل بودي از اطراف تو پراكنده مي‏شدند.

 و در جای دیگر خداوند در وصف رسول اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم، بر علم پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم تكيه نمي‏كند، بلكه خلق آن حضرت را به بزرگي مي‏ستايد: «وإنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عظيمٍ» (قلم/4)؛ گرچه خلق انساني، نشأت گرفته از علم عميق است. خود رسول گرامي‏صلي الله عليه و آله و سلم نيز مي‏فرمايد: «بعثت لاُتمّم مكارم الأخلاق». سرّ اين نكته آن است كه آنچه مردم را بهره‏مند مي‏سازد، خُلق نيكوي رهبران جامعه و مديران امت است، نه صِرْف علم آنان، و به تعبير ديگر، مردم عالمان را در محور عمل آنان مي‏شناسند و سرّ اين‏كه محبّت اهل بيت عصمت(عليهم‌السلام)، به طور فراگير و عميق در دل‏هاي مردم جاي گرفته خُلق نيكوي آن بزرگواران است وگرنه بيشتر مردم از معارف بلند ائمه(عليهم‌السلام) بهره وافي نمي‏بردند.( جوادی آملی، 1382ق،ص 383)

قرآن کریم خوش خلقی و نرمش در رفتار پیامبر عامل عمده جلب قلوب مردم دانسته و این خوی زیبای ایشان نشان از صداقت و اخلاص و تکریم ایشان نسبت انسانهاست.

پی نوشت:

*دانش پژوه مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم قرآنی موسسه امام خمینی (ره) قم

  1. طباطبايي، سيدمحمد حسين؛ الميزان فى تفسير القرآن، ج‏9، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ ى مدرسين حوزه علميه، قم ، 1417ق.
  2. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج5، اسراء ، قم،1382ش.

 لینک دریافت قسمت قبلی(قسمت سوم):http://ayehaiezendegi.blogfa.com/post/41

 لینک دریافت قسمت بعدی(قسمت پنجم):http://ayehaiezendegi.blogfa.com/post/45

 

سیمای صداقت در سیره سیاسی پیامبر (ص) از نگاه قرآن کریم- 3

نویسنده : حسین اکبری*

مبانی صداقت در سیاست اسلامی

2. توجه به مصلحت اسلام و  امت اسلامی

از اصول اولیه در سیاست اسلامی توجه به مصالح مسلمین است. تاکید بر این امر اقتضاء می کند که حاکم اسلامی در برنامه ریزی ها و اعمال آنها و یا اتخاذ مواضع سیاسی یا اجتماعی حتماً این بُعد را مدنظر داشته باشد. هر جا با اصل دیگری تزاحم داشت ترجیح داده شود. البته باید توجه داشت که فرق است ميان مصلحت و منفعت. ممکن است بین منفعت و مصلحت اشتباه شود. مصلحت، دايرمدار حقيقت است. مصلحت و حقيقت دو برادر هستند كه از يكديگر جدا نمى‏شوند. مصلحت يعنى رعايت حقيقت را كردن نه رعايت سود خود را كردن، كه اين منفعت است.(مطهرى، مجموعه‏ آثار، ج‏22، ص353) بنابر این نباید خواست و سلیقه حاکم و یا منافع ظاهری معیار تشخیص مصالح جامعه قرار گیرد، بلکه باید مصالح جامعه اسلامی بر اساس موازین اسلامی سنجیده شده و ترجیح داده شود. بر اساس این اصل، حاکم اسلامی در سیره سیاسی خود در برنامه ها و اعمال مدیریت های خود مصالح حقیقی جامعه را مدنظر قرار داده و از محور قراردادن خواسته ها و سلیقه شخصی خود صرفنظر می‌کند و منافع ظاهری را دست آویز سیاست های خود قرار نمی دهد. این یعنی همان صداقت و اخلاص در مقام رهبری و هدایت که جامعه را به اهداف مورد نظر اسلام نزدیک می سازد. 

پی نوشت:

* ، دانش پژوه مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم قرآنی موسسه امام خمینی (ره)قم

1.  مطهرى،مرتضی، مجموعه‏ آثار، ج‏22، مرکز نحقیقات نور،قم،1388.

لینک دریافت قسمت قبلی(قسمت دوم مقاله):http://ayehaiezendegi.blogfa.com/post/34

لینک دریافت قسمت بعدی(قسمت چهارم مقاله):http://ayehaiezendegi.blogfa.com/post/43

سیمای صداقت در سیره سیاسی پیامبر (ص) از نگاه قرآن کریم- 2

نویسنده : حسین اکبری*

مبانی صداقت در سیاست اسلامی

سخن از صداقت سخن از اخلاق است و اخلاق نیز به صورت سیستم‌ و نظام‌های گوناگونی نمود پیدا می کند. و تفاوت در نظام های اخلاقی نیز تا اندازه‏اى متأثر از جهان بينى‏هاست ؛ يعنى بينش هر مكتبى درباره جهان، يك نوع سيستم اخلاقى در آن مكتب الهام مى‏بخشد و پيشنهاد مى‏كند. مكتب مادى قهراً نوعى اخلاق پيشنهاد مى‏كند، مكتب الهى نوع ديگر اخلاق پيشنهاد مى‏كند. آن كه جهان را ناشى از يك اراده حكيمانه ازلى و انسان را نفخه‏اى الهى مى‏داند و آن كه در جهان جز ظلمت و تاريكى و تصادف و حركتهاى كوركورانه و بى‏منتهايى، بى مقصدى و بى هدفى چيز ديگرى نمى‏بيند خواه ناخواه بينش‏شان در اخلاق هم متفاوت است؛ و اساساً بعضى از مكتبها در مسئله اخلاق به بن بست مى‏رسند.(مطهری، مجموعه‏ آثار، ج‏22، ص: 290) پس بدون توجه به جهان بینش اسلامی امکان ارائه نظام اخلاقی اسلامی میسر نیست. اساس جهان بینی اسلامی، نگرش توحیدی به عالم هستی و هدفمندی آفرینش بوده و ماهیت و نتایج اخلاق بر اساس این نگرش، قابل تعریف و ارزیابی است. اخلاق در کنار عقاید اسلامی و احکام عملی ، به عنوان مکمل مجموعه دین اسلام است. و فرض اسلام بدون اخلاق فرضی ناقص و بلکه باطل است. چه اینکه انسان همانطور دارای فطرت خداجویی و خداپرستی است؛دارای وجدان، عواطف و احساساتی است که او را به سوی عدالت‌طلبی ، صداقت ورزی ، محبت و عطوفت و رحمت سوق می دهد. آموزه های اخلاقی دین اسلام هم بر اساس همین فطرت الهی شکل گرفته وهمین امر، راه را برای پیاده کردن اخلاق در زندگی انسان آسان می سازد. برای روشن شدن این مسئله به می توان موارد زیر را به عنوان مبانی هست شناختی و مبانی معرفتی اخلاق اسلامی  اشاره کرد.

با توجه به اینکه موضوع تحقیق حاضر صداقت در ساحت سیاست و مربوط به سیره سیاسی حاکم اسلامی است، از ارائه مطلق پیش نیاز‌ها و مبانی صداقت خوداری نموده و به مبانی مربوط به حوزه سیاست در حد گنجایشِ تحقیق اشاره می‌شود.

1. توحید محوری و آخرت‌گرایی

جهان‏بينى اسلامى جهان‏بينى توحيدى است. توحيد در اسلام به خالص‏ترين شكل و پاك‏ترين طرز بيان شده است. جهان‏بينى توحيدى يعنى درك اينكه جهان از يك مشيّت حكيمانه پديد آمده است و نظام هستى بر اساس خير و جود و رحمت و رسانيدن موجودات به كمالات شايسته آنها استوار است؛ یعنی جهانْ «يك قطبى» و «تك‏محورى» است؛ يعنى جهانْ ماهيت «از اويى» (إِنَّا لِلَّهِ) و «به سوى اويى» (إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ «بقره/156») دارد؛ موجودات جهان با نظامى هماهنگ به يك «سو» و به طرف يك مركز، تكامل مى‏يابند؛ آفرينش هيچ موجودى عبث و بيهوده و بدون هدف نيست؛ جهان با يك سلسله نظامات قطعى كه «سنن الهيّه» ناميده مى‏شود اداره مى‏شود.(مطهرى،مجموعه آثار، ج2، ص87)

با توجه به بیان فوق که جهان تحت حاکمیت الله اداره می شود و عالم محضر خداست و آفرینش هستی هدفمند است؛ فرستادگان الهی مامور تجلی بخشی به این حاکمیت و اهداف آفرینش هستی هستند. و این ماموریت نیز جز در سایه حکومت و ساختار سیاسی- اجتماعی توحیدی محقق نمی شود، از بایسته های حکومت توحیدی، برپایی و اداره آن بر اساس حق و دوری از باطل است. و به هر میزان که این ساختار آلوده به باطل گردد به همان میزان در تحقق این رسالت آسمانی خلل وارد خواهد آمد. از جلوه‌های بارز حق در ساختار حکومت اسلامی ، صداقت و راستی در نیات و گفتار و رفتار حاکم اسلامی است . حاکم اسلامی موظف است متن شخصیت حقیقی و حقوقی خود را با صداقت عجین نموده و صادقانه با مردم به تعامل برخیزد. چرا که میان دعوت به خدا و رسیدن به کمال و سعادت حلقه ای جز حقیقت و راستی نمی تواند قرار بگیرد و از پل باطل و دروغ راهی برای عبور به سوی سرای سعادت ممکن نیست.

پی نوشت:

* دانش پژوه مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم قرآنی موسسه امام خمینی (ره)قم

1. مطهرى،مرتضی،مجموعه آثار، ج2، ص87.

2. مطهرى،مرتضی،مجموعه آثار،ج‏22، ص290.

 لینک دریافت قسمت قبلی(قسمت اول مقاله):http://ayehaiezendegi.blogfa.com/post/34

 لینک دریافت قسمت بعدیی(قسمت سوم مقاله):http://ayehaiezendegi.blogfa.com/post/41